ماده 1 قانون اجرای احکام مدنی
هیچ حکمی از احکام دادگاههای دادگستری بهموقع اجرا گذارده نمیشود مگر اینکه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین میکند صادر شده باشد.
ماده 2 قانون اجرای احکام مدنی
احکام دادگاههای دادگستری وقتی بهموقع اجرا گذارده میشود که به محکومعلیه یا وکیل یا قائممقام قانونی او ابلاغ شده و محکومله یا نماینده و یا قائممقام قانونی او کتبا این تقاضا را از دادگاه بنماید.
ماده 4 قانون اجرای احکام مدنی
اجرای حکم با صدور اجراییه بهعمل میآید مگر اینکه در قانون به ترتیب دیگری مقرر شده باشد.
در مواردی که دادگاه جنبه اعلامی داشته و مستلزم انجام عملی از طرف محکومعلیه نیست از قبیل اعلام اصالت یا بطلان سند اجراییه صادر نمیشود همچنین در مواردیکه سازمآنها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت طرف دعوی نبوده ولی اجرای حکم باید بهوسیله آنها صورت گیرد صدور اجراییه لازم نیست و سازمانها و مؤسسات مزبور مکلفند به دستور دادگاه حکم را اجرا کنند.
ماده 6 قانون اجرای احکام مدنی
در اجراییه نام و نام خانوادگی و محل اقامت محکومله و محکومعلیه و مشخصات حکم و موضوع آن و اینکه پرداخت حق اجرا بهعهده محکومعلیه میباشد نوشته شده و به امضاء رئیس دادگاه و مدیر دفتر رسیده به مهر دادگاه ممهور و برای ابلاغ فرستاده میشود.
ماده 7 قانون اجرای احکام مدنی
برگهای اجراییه به تعداد محکومعلیهم بهعلاوه دو نسخه صادر میشود یک نسخه از آن در پرونده دعوی و نسخه دیگر پس از ابلاغ به محکومعلیه در پرونده اجرایی بایگانی میگردد و یک نسخه نیز در موقع ابلاغ به محکومعلیه داده میشود.
ماده 8 قانون اجرای احکام مدنی
ابلاغ اجراییه طبق مقررات آئین دادرسی مدنی بهعمل میآید و آخرین محل ابلاغ به محکومعلیه در پرونده دادرسی برای ابلاغ اجراییه سابقه ابلاغ محسوب است.
ماده 9 قانون اجرای احکام مدنی
در مواردیکه ابلاغ اوراق راجع به دعوی طبق ماده ۱۰۰ قانون آئین دادرسی مدنی بهعمل آمده و تا قبل از صدور اجراییه محکوم علیه محل اقامت خود را به دادگاه اعلام نکرده باشد مفاد اجراییه یک نوبت به ترتیب مقرر در مادتین ۱۱۸ و ۱۱۹ این قانون آگهی میگردد و ده روز پس از آن بهموقع اجرا گذاشته میشود. در اینصورت برای عملیات اجرایی ابلاغ یا اخطار دیگری به محکومعلیه لازم نیست مگر اینکه محکومعلیه محل اقامت خود را کتباً به قسمت اجرا اطلاع دهد. مفاد این ماده باید در آگهی مزبور قید شود.
ماده 10 قانون اجرای احکام مدنی
اگر محکومعلیه قبل از ابلاغ اجراییه محجور یا فوت شود اجراییه حسب مورد به ولی، قیم، امین، وصی، ورثه یا مدیر ترکه او ابلاغ میگردد و هرگاه حجر یا فوت محکومعلیه بعد از ابلاغ اجراییه باشد مفاد اجراییه و عملیات انجام شده بهوسیله ابلاغ اخطاریه به آنها اطلاع داده خواهدشد.
ماده 11 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه در صدور اجراییه اشتباهی شده باشد دادگاه میتواند راساً یا به درخواست هر یک از طرفین به اقتضای مورد اجراییه را ابطال یا تصحیح نماید یا عملیات اجرایی را الغاء کند و دستور استرداد مورد اجرا را بدهد.
ماده 12 قانون اجرای احکام مدنی
مدیر اجرا تحت ریاست و مسئولیت دادگاه انجام وظیفه میکند و بقدر لزوم و تحت نظر خود دادورز (مامور اجرا) خواهد داشت.
ماده 13 قانون اجرای احکام مدنی
اگر دادگاه دادورز (مامور اجرا) نداشته باشد و یا دادورز (مامور اجرا) بتعداد کافی نباشد می توان احکام را بهوسیله مدیر دفتر یا کارمندان دیگر دادگاه یا مامورین شهربانی یا ژاندارمری اجراء کرد.
ماده 14 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه حین اجرای حکم نسبت به دادورزها (مامورین اجرا) مقاومت یا سوء رفتاری شود میتوانند حسب مورد از مامورینشهربانی، ژاندارمری و یا دژبانی برای اجرای حکم کمک بخواهند، مامورین مزبور مکلف به انجام آن میباشند.
ماده 15 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه مامورین مذکور در ماده قبل درخواست دادورز (مامور اجرا) را انجام ندهند دادورز (مامور اجرا) صورتمجلسی در این خصوص تنظیم میکند تا توسط مدیر اجرا برای تعقیب به مرجع صلاحیتدار فرستاده شود.
ماده 16 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه نسبت به دادورز (مامور اجرا) حین انجام وظیفه توهین یا مقاومت شود مامور مزبور صورتمجلسی تنظیم نموده به امضاء شهود و مامورین انتظامی (درصورتیکه حضور داشته باشند) می رساند.
ماده 17 قانون اجرای احکام مدنی
کسانیکه مانع دادورز (مامور اجرا) از انجام وظیفه شوند علاوه بر مجازات مقرر در قوانین کیفری مسئول خسارات ناشی از عمل خود نیز میباشند.
ماده 18 قانون اجرای احکام مدنی
مدیران و دادورزها (مامورین اجرا) در موارد زیر نمیتوانند قبول ماموریت نمایند:
۱ – امر اجرا راجع به همسر آنها باشد.
۲ – امر اجرا راجع به اشخاصی باشد که مدیر و یا دادورز (مامور اجرا) با آنان قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم دارد.
۳ – مدیر یا دادورز (مامور اجرا) قیم یا وصی یکی از طرفین یا کفیل امور او باشد.
۴ – وقتی که امر اجرا راجع به کسانی باشد که بین آنان و مدیر یا دادورز (مامور اجرا) یا همسر آنان دعوی مدنی یا کیفری مطرح است. در هر یک از موارد مذکور در این ماده اجرای حکم از طرف رئیس دادگاه به مدیر یا دادورز (مامور اجرا) دیگری محول میشود و اگر در آن حوزه مدیر یامامور دیگری نباشد اجرای حکم به وسیله مدیر دفتر یا کارمند دیگر دادگاه یا حسب مورد ماموران شهربانی و ژاندارمری به عمل خواهد آمد.
ماده 19 قانون اجرای احکام مدنی
اجراییه به وسیله قسمت اجرا دادگاهی که آن را صادر کرده به موقع اجرا گذاشته میشود.
ماده 20 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه تمام یا قسمتی از عملیات اجرایی باید در حوزه دادگاه دیگری بهعمل آید مدیر اجرا انجام عملیات مزبور را به قسمت اجرا دادگاه آن حوزه محول میکند.
ماده 21 قانون اجرای احکام مدنی
مدیر اجرا برای اجرای حکم پروندهای تشکیل میدهد تا اجراییه و تقاضاها و کلیه برگهای مربوط، بهترتیب در آن بایگانی شود.
ماده 22 قانون اجرای احکام مدنی
طرفین میتوانند پرونده اجرایی را ملاحظه و از محتویات آن رونوشت یا فتوکپی بگیرند هزینه رونوشت یا فتوکپی به میزان مقرر در قانون آئین دادرسی مدنی اخذ میشود.
ماده 23 قانون اجرای احکام مدنی
پس از ابلاغ اجراییه مدیر اجراء نام دادورز (مامور اجرا) را در ذیل اجراییه نوشته و عملیات اجرایی را به عهده او محول میکند.
ماده 24 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) بعد از شروع به اجرا نمیتواند اجرای حکم را تعطیل یا توقیف یا قطع نماید یا به تأخیر اندازد مگر به موجب قراردادگاهی که دستور اجرای حکم را داده یا دادگاهی که صلاحیت صدور دستور تأخیر اجرای حکم را دارد یا با ابراز رسید محکومله دائر به وصولمحکومبه یا رضایت کتبی او در تعطیل یا توقیف یا قطع یا تأخیر اجراء.
ماده 25 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه در جریان اجرای حکم اشکالی پیش آید دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء میشود رفع اشکال مینماید.
ماده 26 قانون اجرای احکام مدنی
اختلاف ناشی از اجرای احکام راجع به دادگاهی است که حکم توسط آن دادگاه اجرا میشود.
ماده 27 قانون اجرای احکام مدنی
اختلافات راجع به مفاد حکم همچنین اختلافات مربوط به اجرای احکام که از اجمال یا ابهام حکم یا محکومبه حادث شود در دادگاهی که حکم را صادر کرده رسیدگی میشود.
ماده 28 قانون اجرای احکام مدنی
رأی داوری که موضوع آن معین نیست قابل اجراء نمیباشد. مرجع رفع اختلاف ناشی از اجرای رأی داوری دادگاهی است که اجراییه صادر کرده است.
ماده 29 قانون اجرای احکام مدنی
در مورد حدوث اختلاف در مفاد حکم هر یک از طرفین میتواند رفع اختلاف را از دادگاه بخواهد. دادگاه در وقت فوقالعاده رسیدگی و رفع اختلاف میکند و در صورتی که محتاج رسیدگی بیشتری باشد رونوشت درخواست را به طرف مقابل ابلاغ نموده طرفین را در جلسه خارج از نوبت برای رسیدگی دعوت میکند ولی عدم حضور آنها باعث تأخیر رسیدگی نخواهد شد.
ماده 30 قانون اجرای احکام مدنی
درخواست رفع اختلاف موجب تأخیر اجرای حکم نخواهد شد مگر اینکه دادگاه قرار تأخیر اجرای حکم را صادر نماید.
ماده 31 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه محکومعلیه فوت یا محجور شود عملیات اجرایی حسب مورد تا زمان معرفی ورثه، ولی، وصی، قیم محجور یا امین و مدیرترکه متوقف میگردد و قسمت اجرا به محکومله اخطار میکند تا اشخاص مذکور را با ذکر نشانی و مشخصات کامل معرفی نماید و اگر مالی توقیف نشدهباشد دادورز (مامور اجرا) میتواند بدرخواست محکومله معادل محکومبه از ترکه متوفی یا اموال محجور توقیف کند.
ماده 32 قانون اجرای احکام مدنی
حساب مواعد مطابق مقررات آئین دادرسی مدنی است و مدتی که عملیات اجرایی توقیف میشود به حساب نخواهد آمد.
ماده 33 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه محکومعلیه بازرگان بوده و در جریان اجراء ورشکسته شود مراتب از طرف مدیر اجرا به اداره تصفیه یا مدیر تصفیه اعلام میشود تا طبق مقررات راجع به تصفیه امور ورشکستگی اقدام گردد.
ماده 34 قانون اجرای احکام مدنی
همینکه اجراییه به محکومعلیه ابلاغ شد محکومعلیه مکلف است ظرف ده روز مفاد آن را بهموقع اجرا بگذارد یا بهترتیبی برای پرداخت محکومبه بدهد یا مالی معرفی کند که اجرای حکم و استیفاء محکومبه از آن میسر باشد و در صورتی که خود را قادر به اجرای مفاد اجراییه نداند باید ظرف مهلت مزبور جامع دارائی خود را به قسمت اجرا تسلیم کند و اگر مالی ندارد صریحاً اعلام نماید هرگاه ظرف سه سال بعد از انقضاء مهلت مذکور معلوم شود که محکومعلیه قادر به اجرای حکم و پرداخت محکومبه بوده لیکن برای فرار از آن اموال خود را معرفی نکرده یا صورت خلاف واقع از دارائی خود داده به نحوی که اجرای تمام یا قسمتی از مفاد اجراییه متعسر گردیده باشد به حبس جنحهای از شصت و یک روز تا شش ماه محکومخواهد شد.
تبصره – شخص ثالث نیز میتواند به جای محکومعلیه برای استیفای محکومبه مالی معرفی کند.
ماده 35 قانون اجرای احکام مدنی
بدهکاری که در مدت مذکور قادر به پرداخت بدهی خود نبوده مکلف است هر موقع که به تأدیه تمام یا قسمتی از بدهی خود متمکنگردد آن را بپردازد و هر بدهکاری که ظرف سه سال از تاریخ انقضای مهلت مقرر قادر به پرداخت تمام یا قسمتی از بدهی خود شده و تا یک ماه از تاریخ امکان پرداخت آن را نپردازد و یا مالی به مسئول اجرا معرفی نکند به مجازات مقرر در ماده قبل محکوم خواهد شد.
تبصره ۱ – محکومله میتواند بعد از ابلاغ اجراییه و قبل از انقضای مهلت مقرر در مواد قبل اموال محکومعلیه را برای تأمین محکومبه به قسمت اجرا معرفی کند و قسمت اجرا مکلف به قبول آنست. پس از انقضای مهلت مزبور نیز درصورتیکه محکومعلیه مالی معرفی نکرده باشد که اجرای حکم و استیفای محکومبه از آن میسر باشد محکومله میتواند هر وقت مالی از محکومعلیه به دست آید استیفای محکومبه را از آن مال بخواهد.
تبصره ۲ – تعقیب کیفری جرائم مندرج در مواد ۳۴ و ۳۵ منوط به شکایت شاکی خصوصی است و در صورت گذشت او تعقیب یا اجرای مجازات موقوف میگردد.
ماده 36 قانون اجرای احکام مدنی
در مواردی که مفاد اجراییه از طریق انتشار آگهی به محکومعلیه ابلاغ میشود درصورتی که به اموال او دسترسی باشد به تقاضای محکومله معادل محکومبه از اموال محکومعلیه توقیف میشود.
ماده 37 قانون اجرای احکام مدنی
محکومله میتواند طریق اجرای حکم را بدادورز (مامور اجرا) ارائه دهد و در حین عملیات اجرایی حاضر باشد ولی نمیتواند در اموری که از وظایف دادورز (مامور اجرا) است دخالت نماید.
ماده 38 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) محکومبه را به محکومله تسلیم نموده برگ رسید میگیرد و هرگاه محکومبه نباید به مشارالیه داده شود یا دسترسی به محکومله نباشد مراتب را جهت صدور دستور مقتضی به دادگاهی که اجراییه صادر کرده است اعلام میکند.
ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه حکمی که به موقع اجرا گذارده شده بر اثر فسخ یا نقض یا اعاده دادرسی به موجب حکم نهائی بلااثر شود عملیات اجرایی به دستور دادگاه اجراکننده حکم بهحالت قبل از اجرا برمیگردد و در صورتی که محکومبه عین معین بوده و استرداد آن ممکن نباشد دادورز (مامور اجرا) مثل یا قیمت آن را وصول مینماید. اعاده عملیات اجرایی به دستور دادگاه به ترتیبی که برای اجرای حکم مقرر است بدون صدور اجراییه بهعمل میآید.
ماده 40 قانون اجرای احکام مدنی
محکومله و محکومعلیه میتواند برای اجرای حکم قراری گذارده و مراتب را به قسمت اجرا اعلام دارند.
ماده 41 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه محکومعلیه طوعاً حکم دادگاه را اجرا نماید دادورز (مامور اجرا) به ترتیب مقرر در این قانون اقدام به اجرای حکم میکند.
ماده 42 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه محکومبه عین معین منقول یا غیر منقول بوده و تسلیم آن به محکومله ممکن باشد دادورز (مامور اجرا) عین آن را گرفته و به محکومله میدهد.
ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی
در مواردیکه حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع بنفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد از تمام ملک خلع ید میشود،ولی تصرف محکومله در ملک خلع ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است.
ماده 44 قانون اجرای احکام مدنی
اگر عین محکومبه در تصرف کسی غیر از محکومعلیه باشد این امر مانع اقدامات اجرایی نیست مگر اینکه متصرف مدعی حقی از عین یا منافع آن بوده و دلائلی هم ارائه نماید در اینصورت دادورز (مامور اجرا) یک هفته بهاو مهلت میدهد تا به دادگاه صلاحیتدار مراجعه کند و درصورتیکه ظرف پانزده روز از تاریخ مهلت مذکور قراری دائر بتأخیر اجرای حکم بهقسمت اجرا ارائه نگردد عملیات اجرایی ادامه خواهد یافت.
ماده 45 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه در محلی که باید خلع ید شود اموالی از محکومعلیه یا شخص دیگری باشد و صاحب مال از بردن آن خودداری کند و یا به او دسترسی نباشد دادورز (مامور اجرا) صورت تفصیلی اموال مذکور را تهیه و به ترتیب زیر عمل میکند:
۱- اسناد و اوراق بهادار و جواهر و وجه نقد به صندوق دادگستری یا یکی از بانکها سپرده میشود.
۲- اموال ضایع شدنی و اشیائی که بهای آنها متناسب با هزینه نگاهداری نباشد به فروش رسیده و حاصل فروش پس از کسر هزینههای مربوط به صندوق دادگستری سپرده میشود تا به صاحب آن مسترد گردد.
۳- در مورد سایر اموال دادورز (مامور اجرا) آنها را در همان محل یا محل مناسب دیگری محفوظ نگاهداشته و یا به حافظ سپرده و رسید دریافت میدارد.
ماده 46 قانون اجرای احکام مدنی
اگر محکومبه عین معین بوده و تلف شده و یا به آن دسترسی نباشد قیمت آن با تراضی طرفین و در صورت عدم تراضی به وسیله دادگاه تعیین و طبق مقررات این قانون از محکومعلیه وصول میشود و هرگاه محکومبه قابل تقویم نباشد محکومله میتواند دعوی خسارت اقامه نماید.
ماده 47 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه محکومبه انجام عمل معینی باشد و محکومعلیه از انجام آن امتناع ورزد و انجام عمل به توسط شخص دیگری ممکن باشد محکومله میتواند تحت نظر دادورز (مامور اجرا) آن عمل را وسیله دیگری انجام دهد و هزینه آن را مطالبه کند و یا بدون انجام عمل هزینه لازم را به وسیله قسمت اجرا از محکومعلیه مطالبه نماید. در هر یک از موارد مذکور دادگاه با تحقیقات لازم و در صورت ضرورت با جلب نظر کارشناس میزان هزینه و معین مینماید.
وصول هزینه مذکور و حقالزحمه کارشناس از محکومعلیه به بهترتیبی است که برای وصول محکومبه نقدی مقرر است.
تبصره – درصورتیکه انجام عمل توسط شخص دیگری ممکن نباشد مطابق ماده ۷۲۹ آئین دادرسی مدنی انجام خواهد شد.
ماده 48 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه در ملک مورد حکم خلع ید زراعت شده و تکلیف زرع در حکم معین نشده باشد بهترتیب زیر رفتار میشود:
اگر موقع برداشت محصول رسیده باشد محکومعلیه باید فوراً محصول را بردارد والا دادورز (مامور اجرا) اقدام به برداشت محصول نموده و هزینههای مربوط را تا زمان تحویل محصول به محکومعلیه از او وصول مینماید. هرگاه موقع برداشت محصول نرسیده باشد اعم از اینکه بذر روئیده یا نروئیده باشد محکومله مخیر است که بهای زراعت را بپردازد و ملک را تصرف کند یا ملک را تا زمان رسیدن محصول به تصرف محکومعلیه باقی بگذارد واجرتالمثل بگیرد. تشخیص بهای زراعت و اجرتالمثل با دادگاه خواهد بود و نظر دادگاه در این مورد قطعی است.
ماده 49 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه محکومعلیه در موعدی که برای اجرای حکم مقرر است مدلول حکم را طوعاً اجرا ننماید یا قراری با محکومله برای اجرایحکم ندهد و مالی هم معرفی نکند یا مالی از او تأمین و توقیف نشده باشد محکومله میتواند درخواست کند که از اموال محکومعلیه معادل محکومبه توقیف گردد.
ماده 50 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) باید پس از درخواست توقیف بدون تأخیر اقدام بتوقیف اموال محکومعلیه نماید و اگر اموال در حوزه دادگاه دیگری باشد توقیف آن را از قسمت اجرای دادگاه مذکور بخواهد.
ماده 51 قانون اجرای احکام مدنی
از اموال محکومعلیه به میزانی توقیف میشود که معادل محکومبه و هزینههای اجرایی باشد ولی هرگاه مال معرفی شده ارزش بیشتری داشته و قابل تجزیه نباشد تمام آن توقیف خواهد شد در اینصورت اگر مال غیرمنقول باشد مقدار مشاعی از آن که معادل محکومبه و هزینههای اجرایی باشد توقیف میگردد.
ماده 52 قانون اجرای احکام مدنی
اگر مالی از محکومعلیه تأمین و توقیف شده باشد استیفاء محکومبه از همان مال بهعمل میآید مگر آنکه مال تأمین شده تکافوی محکومبه را نکند که در اینصورت معادل بقیه محکومبه از سایر اموال محکومعلیه توقیف میگردد.
ماده 53 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه مالی از محکومعلیه در قبال خواسته یا محکومبه توقف شده باشد محکومعلیه میتواند یکبار تا قبل از شروع بهعملیات راجعبه فروش درخواست تبدیل مالی را که توقیف شده است به مال دیگری بنماید مشروط بر اینکه مالی که پیشنهاد میشود از حیث قیمت و سهولت فروش از مالی که قبلاً توقیف شده است کمتر نباشد. محکومله نیز میتواند یکبار تا قبل از شروع به عملیات راجع بفروش درخواست تبدیل مال توقیفشده را بنماید. درصورتیکه محکومعلیه یا محکومله به تصمیم قسمت اجرا معترض باشند میتوانند به دادگاه صادرکننده اجراییه مراجعه نمایند. تصمیم دادگاه در این مورد قطعی است.
ماده 54 قانون اجرای احکام مدنی
اگر مالی که توقیف آن تقاضا شده وثیقه دینی بوده یا در مقابل طلب دیگری توقیف شده باشد قسمت اجراء به درخواست محکومله توقیف مازاد ارزش مال مزبور را حسب مورد به اداره ثبت یا مرجعی که قبلاً مال را توقیف کرده است اطلاع میدهد در اینصورت اگر مال دیگری بتقاضایمحکومله توقیف شود که تکافوی طلب او را بنماید از توقیف مازاد رفع اثر خواهد شد. در صورت فک وثیقه یا رفع توقیف اصل مال، توقیف مازاد خودبهخود به توقیف اصل مال تبدیل میشود.
در این مورد هرگاه محکومعلیه بهعنوان عدم تناسب بهای مال با میزان بدهی معترض باشد به هزینه او مال ارزیابی شده از مقدار زائد بر بدهی رفع توقیف خواهد شد.
ماده 55 قانون اجرای احکام مدنی
در مورد مالی که وثیقه بوده یا در مقابل مطالباتی توقیف شده باشد محکومله میتواند تمام دیون و خسارات قانونی را با حقوق دولتحسب مورد در صندوق ثبت یا دادگستری تودیع نموده تقاضای توقیف مال و استیفای حقوق خود را از آن بنماید در اینصورت وثیقه و توقیفهای سابق فک و مال بابت طلب او و مجموع وجوه تودیع شده بلافاصله توقیف میشود.
ماده 56 قانون اجرای احکام مدنی
هر گونه نقل و انتقال اعم از قطعی و شرطی و رهنی نسبت به مال توقیف شده باطل و بلااثر است.
ماده 57 قانون اجرای احکام مدنی
هر گونه قرارداد یا تعهدی که نسبت به مال توقیف شده بعد از توقیف بضرر محکومله منعقد شود نافذ نخواهد بود مگر اینکه محکومله کتباً رضایت دهد.
ماده 58 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه محکومعلیه، محکومبه و خسارات قانونی را تأدیه نماید قسمت اجرا از مال توقیف شده رفع توقیف خواهد کرد.
ماده 59 قانون اجرای احکام مدنی
محکومعلیه میتواند با نظارت دادورز (مامور اجرا) مال توقیف شده را بفروشد مشروط بر اینکه حاصل فروش به تنهائی برای پرداختمحکومبه و هزینههای اجرایی کافی باشد و اگر مال در مقابل قسمتی از محکومبه توقیف شده حاصل فروش نباشد از مبلغی که در قبال آن توقیف بهعمل آمده کمتر باشد.
ماده 60 قانون اجرای احکام مدنی
عدم حضور محکومله و محکومعلیه مانع از توقیف مال نمیشود ولی توقیف مال به طرفین اعلام خواهد شد.
ماده 61 قانون اجرای احکام مدنی
مال منقولی که در تصرف کسی غیر از محکومعلیه باشد و متصرف نسبت بآن ادعای مالکیت کند یا آن را متعلق به دیگری معرفی نماید بهعنوان مال محکومعلیه توقیف نخواهد شد. درصورتیکه خلاف ادعای متصرف ثابت شود مسئول جبران خسارت محکومله خواهد بود.
ماده 62 قانون اجرای احکام مدنی
اموال منقولی که خارج از محل سکونت یا محل کار محکومعلیه باشد در صورتی توقیف میشود که دلائل و قرائن کافی بر احراز ازمالکیت او در دست باشد.
ماده 63 قانون اجرای احکام مدنی
از اموال منقول موجود در محل سکونت زوجین آنچه معمولاً و عادتاً مورد استفاده اختصاصی زن باشد متعلق به زن و آنچه مورد استفادهاختصاصی مرد باشد متعلق به شوهر و بقیه از نظر مقررات این قانون مشترک بین آنان محسوب میشود مگر این که خلاف آن ثابت گردد.
ماده 64 قانون اجرای احکام مدنی
اگر مال معرفی شده در جائی باشد که در آن بسته باشد و از باز کردن آن خودداری نمایند دادورز (مامور اجرا) با حضور مامور شهربانی یا ژاندارمری یا دهبان محل اقدام لازم برای باز کردن در و توقیف مال معمول میدارد و در مورد باز کردن محلی که کسی در آن نیست حسب مورد نمایندهدادستان یا دادگاه بخش مستقل نیز باید حضور داشته باشد.
ماده 65 قانون اجرای احکام مدنی
اموال زیر برای اجرای حکم توقیف نمیشود:
۱ – لباس و اشیاء و اسبابی که برای رفع حوائج ضروری محکومعلیه و خانواده او لازم است.
۲ – آذوقه بقدر احتیاج یکماهه محکومعلیه و اشخاص واجبالنفقه او.
۳ – وسائل و ابزار کار ساده کسبه و پیشهوران و کشاورزان.
۴ – اموال و اشیائی که بهموجب قوانین مخصوص غیر قابل توقیف میباشند.
تبصره – تصنیفات و تألیفات و ترجمههائی که هنوز به چاپ نرسیده بدون رضایت مصنف و مؤلف و مترجم و در صورت فوت آنها بدون رضایت ورثه یا قائممقام آنان توقیف نمیشود.
ماده 66 قانون اجرای احکام مدنی
اموال ضایع شدنی بلافاصله و اموالی که ادامه توقیف آن مستلزم هزینه نامتناسب یا کسر فاحش قیمت است فوراً ارزیابی و با تصویب دادگاه بدون رعایت تشریفات راجع بتوقیف و مزایده به فروش میرسد لیکن قبل از فروش باید صورتی از اموال مزبور برداشته شود.
ماده 67 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) باید قبل از توقیف اموال منقول، صورتی که مشتمل بر وصف کامل اموال از قبیل نوع – عدد – وزن – اندازه و غیرهکه با تمام حروف و اعداد باشد تنظیم نماید، در مورد طلا و نقره عیار آنها (هرگاه عیار آنها معین باشد) و در جواهرات اسامی و مشخصات آنها و درکتاب، نام کتاب و مؤلف و مترجم و خطی یا چاپی بودن آن با ذکر تاریخ تحریر یا چاپ و در تصویر و پرده نقاشی خصوصیات و اسم نقاش (اگر معلومباشد) و در مصنوعات، ساخت و مدل و در مورد فرش بافت و رنگ و در مورد سهام و اوراق بهادار نوع و تعداد و مبلغ اسمی آن و بطور کلی در هرمورد مشخصات و خصوصیاتی که معرف کامل مال باشد نوشته میشود.
ماده 68 قانون اجرای احکام مدنی
تراشیدن و پاک کردن و الحاق و نوشتن بین سطرها در صورت اموال ممنوع است و اگر سهو و اشتباهی رخ داده باشد دادورز (مامور اجرا)در ذیل صورت آن را تصحیح و به امضاء حاضران میرساند.
ماده 69 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه اشخاص ثالث نسبت باموالیکه توقیف میشود اظهار حقی نمایند دادورز (مامور اجرا) مشخصات اظهارکننده و خلاصهاظهارات او را قید میکند.
ماده 70 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه محکومله و محکومعلیه یا نماینده قانونی آنها حاضر بوده و راجع به تنظیم صورت ایراد و اظهاری نمایند دادورز (مامور اجرا) ایراد و اظهار آنان را با جهات رد یا قبول در آخر صورت قید میکند. طرفین اگر حاضر باشند ظرف یک هفته از تاریخ تنظیم صورت حق شکایت خواهند داشت والا صورت اموال از طرف قسمت اجرا به طرف غایب ابلاغ میشود و طرف غایب حق دارد ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ شکایت نماید.
ماده 71 قانون اجرای احکام مدنی
در صورت اموال باید تاریخ و ساعت شروع و ختم عمل نوشته شود و بامضاء دادورز (مامور اجرا) و حاضران برسد هرگاه محکومله و محکومعلیه یا نماینده قانونی آنها از امضاء ذیل صورت اموال امتناع نمایند مراتب در صورت قید میشود.
ماده 72 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) به تقاضای محکومله یا محکومعلیه رونوشت گواهی شده از صورت اموال را به آنها خواهد داد.
ماده 73 قانون اجرای احکام مدنی
ارزیابی اموال منقول حین توقیف بهعمل میآید و در صورت اموال درج میشود قیمت اموال را محکومله و محکومعلیه به تراضی تعیین مینمایند و هرگاه طرفین حین توقیف حاضر نباشند یا حاضر بوده و در تعیین قیمت تراضی ننمایند ارزیاب معین میشود.
ماده 74 قانون اجرای احکام مدنی
ارزیاب به تراضی طرفین معین میشود. در صورت عدم تراضی یا عدم حضور محکومعلیه دادورز (مامور اجرا) از بین کارشناسان رسمی و در صورت نبودن کارشناس رسمی از بین اشخاص معتمد و خبره ارزیاب معین میکند و هرگاه در حین توقیف به ارزیاب دسترسی نباشد قیمتی که محکومله تعیین کرده برای توقیف مال ملاک عمل قرار خواهد بود. در اینصورت دادورز (مامور اجرا) به قید فوریت نسبت به تعیین ارزیاب و تقویم مال اقدام خواهد کرد.
ماده 75 قانون اجرای احکام مدنی
قسمت اجرا ارزیابی را بلافاصله به طرفین ابلاغ مینماید.
هر یک از طرفین میتواند ظرف سه روز از تاریخ ابلاغ ارزیابی به نظریه ارزیاب اعتراض نماید، این اعتراض در دادگاهی که حکم بهوسیله آن اجرا میشود، مورد رسیدگی قرار میگیرد و در صورت ضرورت با تجدید ارزیابی قیمتمال معین میشود، تشخیص دادگاه در این مورد قطعی است.
ماده 76 قانون اجرای احکام مدنی
حقالزحمه ارزیاب با در نظر گرفتن کمیت و کیفیت و ارزش کار بهوسیله دادورز (مامور اجرا) معین میگردد و پرداخت آن بهعهده محکومعلیه است. هرگاه نسبت به میزان حقالزحمه اعتراضی باشد دادگاه در این مورد تصمیم مقتضی اتخاذ خواهد کرد. هرگاه محکومعلیه از پرداخت حقالزحمه ارزیاب امتناع نماید محکومله میتواند آن را بپردازد. در اینصورت دادورز (مامور اجرا) وجه مزبور را ضمناجرای حکم از محکومعلیه وصول و به محکومله خواهد داد. پرداخت حقالزحمه در مورد ماده قبل به عهده معترض است و اگر ظرف سه روز از تاریخابلاغ اخطار نپردازد به اعتراض او بهترتیب اثر داده نخواهد شد.
ماده 77 قانون اجرای احکام مدنی
اموال توقیفشده در همان جا که هست حفظ میشود مگر اینکه نقل اموال به محل دیگری ضرورت داشته باشد.
ماده 78 قانون اجرای احکام مدنی
اموال توقیف شده برای حفاظت بشخص مسئولی سپرده میشود. حافظ با توافق طرفین تعیین میگردد و درصورتیکه طرفین حینتوقیف حاضر نباشند و یا در انتخاب حافظ تراضی ننمایند دادورز (مامور اجرا) شخص قابل اعتمادی را معین میکند. اوراق بهادار و جواهر و امثال آنهادر صورت اقتضا در یکی از بانکها به امانت گذاشته میشود.
ماده 79 قانون اجرای احکام مدنی
اموال توقیف شده بدون تراضی کتبی طرفین باشخاص ذیل سپرده نمیشود:
۱ – اقربای سببی و نسبی دادورز (مامور اجرا) تا درجه سوم.
۲ – محکومله و محکومعلیه و همسر آنان و کسانیکه با طرفین قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم دارند.
ماده 80 قانون اجرای احکام مدنی
اموال توقیفشده و رونوشت صورت اموال به شخصی که مسئولیت حفظ را به عهده گرفته تحویل و رسید اخذ میگردد.
ماده 81 قانون اجرای احکام مدنی
شخص حافظ میتواند اجرت بخواهد و هرگاه در میزان اجرت تراضی نشود مدیر اجراء با توجه به کمیت و کیفیت مال و مدت حفاظت میزان آن را تعیین مینماید.
ماده 82 قانون اجرای احکام مدنی
اجرت حافظ را اگر محکومعلیه تأدیه نکند محکومله میپردازد و از حاصل فروش اشیاء توقیف شده استیفاء مینماید. در صورت مطالبهاجرت از طرف حافظ و عدم تأدیه آن مدیر اجرا بمحکومله اخطار میکند که ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اخطار اجرت حافظ را بپردازد.
ماده 83 قانون اجرای احکام مدنی
حافظ نسبت به اموال توقیف شده امین است و حق ندارد اموال توقیف شده را مورد استفاده قرار داده یا به کسی بدهد و به طورکلی هرگاه حافظ مرتکب تعدی یا تفریط گردد مسئول پرداخت خسارت وارده بوده و حق مطالبه اجرت هم نخواهد داشت.
ماده 85 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه حافظ از تسلیم اموال توقیف شده امتناع کند از تاریخ امتناع ضامن محسوب است و دادورز (مامور اجرا) معادل ارزش مالتوقیف شده را از اموال حافظ استیفاء مینماید.
ماده 86 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه حافظ نخواهد یا نتواند اموال توقیف شده را نگاهداری کند و یا اوضاع و احوال تغییر او را ایجاب نماید دادورز (مامور اجرا) پس ازتصویب دادگاه حافظ دیگری معین خواهد کرد.
ماده 87 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه مال متعلق به محکومعلیه نزد شخص ثالث اعم از حقوقی یا حقیقی باشد یا مورد درخواست توقیف، طلبی باشد که محکومعلیه از شخص ثالث دارد اخطاری در باب توقیف مال یا طلب و میزان آن به پیوست رونوشت اجراییه به شخص ثالث ابلاغ و رسید دریافت میشود و مراتبفوراً به محکومعلیه نیز ابلاغ میگردد.
ماده 88 قانون اجرای احکام مدنی
شخص ثالث پس از ابلاغ اخطار توقیف نباید مال یا طلب توقیف شده را به محکومعلیه بدهد و مکلف است طبق دستور مدیر اجرا عملنماید، در صورت تخلف مسئول جبران خسارت وارده به محکومله خواهد بود.
ماده 89 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه مالی که نزد شخص ثالث توقیف شده عین معین یا وجه نقد یا طلب حال باشد شخص ثالث باید در صورت مطالبه آن را به دادورز(مامور اجرا) بدهد و رسید دریافت دارد این رسید به منزله سند تأدیه وجه یا دین یا تحویل عین معین از طرف شخص ثالث به محکومعلیه خواهد بود.
ماده 90 قانون اجرای احکام مدنی
در موردیکه شخص ثالث دین خود را باقساط یا اجور و عوائدی را بتدریج به محکومعلیه میپردازد و محکومله تقاضای استیفاء محکومبه را از آن بنماید دادورز (مامور اجرا) به شخص ثالث اخطار میکند که اقساط یا عوائد و اجور مقرر را به قسمت اجرا تسلیم نماید.
ماده 91 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه شخص ثالث منکر وجود تمام یا قسمتی از مال یا طلب یا اجور و عواید محکومعلیه نزد خود باشد باید ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اخطاریه مراتب را بهقسمت اجرا اطلاع دهد.
ماده 92 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه شخص ثالث به تکلیف مقرر در ماده قبل عمل نکند و یا بر خلاف واقع منکر وجود تمام یا قسمتی از مال یا طلب یا اجور و عوائدمحکومعلیه نزد خود گردد و یا اطلاعاتی که داده موافق با واقع نباشد و موجب خسارت شود محکومله میتواند برای جبران خسارت به دادگاه صلاحیتدار مراجعه نماید.
ماده 93 قانون اجرای احکام مدنی
اگر شخص ثالث از تسلیم عین مال توقیف شده امتناع نماید و دادورز (مامور اجرا) به آن مال دسترسی پیدا نکند معادل قیمت آن از دارائی او برای استیفاء محکومبه توقیف خواهد شد. درصورتیکه شخص ثالث مدعی باشد که مال قبل از مطالبه قسمت اجرا بدون تعدی و تفریط او از بین رفته میتواند به دادگاه دادخواست دهد دادگاه درصورتیکه دلائل او را موجه تشخیص دهد قراری در باب توقیف عملیات اجرایی تا تعیین تکلیف نهائی صادر میکند.
ماده 94 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه شخص ثالث از تأدیه وجه نقد یا طلب حال که نزد او توقیف شده امتناع نماید به میزان وجه مزبور از دارائی او توقیف خواهد شد.
ماده 95 قانون اجرای احکام مدنی
شخص ثالثی که مال محکومعلیه نزد او توقیف شده میتواند مال مزبور را هر وقت بخواهد بهقسمت اجرا تسلیم کند و قسمت اجرا باید آن را قبول نماید.
ماده 96 قانون اجرای احکام مدنی
از حقوق و مزایای کارکنان سازمانها و مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت و شرکتهای دولتی و شهرداریها و بانکها و شرکتها و بنگاههایخصوصی و نظائر آن درصورتیکهداری زن یا فرزند باشند ربع و الا ثلث توقیف میشود.
تبصره ۱ – توقیف و کسر یک چهارم حقوق بازنشستگی یا وظیفه افراد موضوع این ماده جایز است مشروط بر اینکه دین مربوط به شخص بازنشسته یا وظیفهبگیر باشد.
تبصره ۲ – حقوق و مزایای نظامیانی که در جنگ هستند و مستمری مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی توقیف نمیشود. (اصلاحی ۱۳۹۴(
ماده 97 قانون اجرای احکام مدنی
در مورد ماده فوق مدیر اجرا مراتب را بسازمان مربوط ابلاغ مینماید و رئیس یا مدیر سازمان مکلف است از حقوق و مزایای محکومعلیه کسر نموده و به قسمت اجرا بفرستد.
ماده 98 قانون اجرای احکام مدنی
توقیف حقوق و مزایای استخدامی مانع از این نیست که اگر مالی از محکومعلیه معرفی شود برای استیفای محکومبه توقیف گردد ولیاگر مال معرفی شده برای استیفای محکومبه کافی باشد توقیف حقوق و مزایای استخدامی محکومعلیه موقوف میشود.
ماده 99 قانون اجرای احکام مدنی
قسمت اجرا توقیف مال غیرمنقول را با ذکر شماره پلاک و مشخصات ملک به طرفین و اداره ثبت محل اعلام میکند.
ماده 100 قانون اجرای احکام مدنی
اداره ثبت پس از اعلام توقیف درصورتیکه ملک بنام محکومعلیه ثبت شده باشد مراتب را در دفتر املاک و اگر ملک در جریان ثبت باشد در دفتر ملک بازداشتی و پرونده ثبتی قید نموده به قسمت اجرا اطلاع میدهد و اگر ملک به نام محکومعلیه نباشد فوراً به قسمت اجرا اعلام میدارد.
ماده 101 قانون اجرای احکام مدنی
توقیف مال غیر منقول که سابقه ندارد بهعنوان مال محکومعلیه وقتی جائز است که محکومعلیه در آن تصرف مالکانه داشته باشد. و یامحکوم علیه به موجب حکم نهائی مالک شناخته شده باشد.
در موردیکه حکم بر مالکیت محکومعلیه صادر شده ولی به مرحله نهائی نرسیده باشد توقیف مال مزبور در ازاء بدهی محکومعلیه جایز است ولی ادامه عملیات اجرایی موکول به صدور حکم نهائی است.
ماده 102 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه عوائد یکساله مال غیر منقول بتشخیص دادگاه برای اداء محکومبه و هزینه اجرایی کافی باشد و محکومعلیه حاضرشود که از عوائد آن ملک، محکومبه داده شود عین ملک توقیف نمیشود و فقط عوائد توقیف و محکومبه از آن وصول میگردد، در اینصورت قسمت اجراء مکلف است مراتب را به ثبت محل اعلام نماید.
ماده 104 قانون اجرای احکام مدنی
توقیف محصول املاک و باغات با رعایت مقررات مواد ۲۵۴ تا ۲۵۷ قانون آئین دادرسی مدنی بهعمل میآید.
ماده 105 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) پس از توقیف اموال غیر منقول صورت اموال را تنظیم و نسخهای از آن را به محکومعلیه ابلاغ مینماید تا اگرشکایتی داشته باشد ظرف یک هفته کتباً بهقسمت اجراء تسلیم دارد. مدیر اجرا به شکایات مزبور رسیدگی و درصورتیکه شکایت وارد باشد صورت مشخصات مال توقیف شده را اصلاح یا تجدید مینماید.
ماده 106 قانون اجرای احکام مدنی
مراتب زیر باید در صورت اموال غیر منقول قید شود:
۱ – تاریخ و مفاد ورقه اجراییه.
۲ – محلی که مال غیرمنقول در آنجا واقع است.
۳ – وصف مال غیرمنقول با ذکر مشخصات ملک و مالک و اینکه ملک مشاع است یا مفروز و اشخاص دیگر نسبت به آن حقی دارند یا نه و اگرحقی دارند چه نوع حقی است و منافع ملک به کسی واگذار شده است یا خیر؟
۴ – حدود ملک و مجاورین آن.
ماده 107 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه مساحت ملک معین نباشد دادورز (مامور اجرا) مساحت تقریبی آن را در صورت قید میکند.
ماده 108 قانون اجرای احکام مدنی
محکوم علیه حین تنظیم صورت باید اسناد راجع بملک یا مال غیر منقول را به دادورز (مامور اجرا) ارائه دهد.
ماده 109 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه راجع به تمام یا قسمتی از ملک توقیف شده دعوائی در جریان باشد مراتب در صورت قید و تصریح میشود که دعوی در چه مرجعی مورد رسیدگی است.
ماده 110 قانون اجرای احکام مدنی
ارزیابی اموال غیر منقول بهترتیب مقرر در مواد ۷۳ تا ۷۶ این قانون بهعمل خواهد آمد.
ماده 111 قانون اجرای احکام مدنی
مال غیر منقول بعد از تنظیم صورت و ارزیابی حسب مورد موقتاً به مالک یا متصرف ملک تحویل میشود و مشارالیه مکلف است ملک را همانطوریکه طبق صورت تحویل گرفته تحویل دهد.
ماده 112 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه عوائد موجود مال غیرمنقول توقیف شود به امینی که طرفین معین کردهاند سپرده میشود و در صورت عدم تراضی به شخص امینی که دادورز (مامور اجرا) معین میکند سپرده خواهد شد ولی اگر عوائد وجه نقد باشد به قسمت اجرا تسلیم میگردد.
ماده 113 قانون اجرای احکام مدنی
بعد از تنظیم صورت مال منقول و ارزیابی آن درصورتیکه نسبت بمحل و موعد فروش بین محکومله و محکومعلیه تراضی شدهباشد بهمان بهترتیب رفتار میشود و هرگاه بین طرفین تراضی نشده باشد دادورز ( مامور اجرا) مطابق مواد بعد اقدام میکند.
ماده 115 قانون اجرای احکام مدنی
اگر از طرف دولت یا شهرداری محلی برای فروش اموال منقول معین شده باشد فروش در آن محل بهعمل میآید و اگر محلهائی کهمعین شده است متعدد باشد فروش در محل به عمل میآید که برای منافع محکومعلیه ترجیح داده باشد و تشخیص این امر با مدیر اجرا است. هرگاه ازطرف دولت یا شهرداری محلی برای فروش معین نشده باشد محل فروش را مدیر اجراء معین میکند.
ماده 116 قانون اجرای احکام مدنی
در مواردیکه حمل اموال منقول به محل دیگری مخارج زیاد داشته باشد اشیاء توقیف شده در محلی که حفظ میشده به فروش میرسد.
ماده 117 قانون اجرای احکام مدنی
موعد فروش را مدیر اجرا نظر به کمیت و کیفیت اموال توقیف شده معین و آگهی مینماید.
ماده 119 قانون اجرای احکام مدنی
موعد فروش باید طوری معین شود که فاصله بین انتشار آگهی و روز فروش بیش از یکماه و کمتر از ده روز نباشد.
ماده 120 قانون اجرای احکام مدنی
در نقاطی که روزنامه نباشد همچنین در مورد اموالی که قیمت آنها بیش از دویست هزار ریال نباشد آگهی بهجای انتشار روزنامه به تعداد کافی در معابر الصاق و تاریخ الصاق در صورتمجلس قید میشود.
ماده 121 قانون اجرای احکام مدنی
محکومله یا محکومعلیه میتوانند علاوه بر آگهی که به توسط قسمت اجرا بهعمل میآید آگهی دیگری به خرج خود منتشر نمایند.
ماده 122 قانون اجرای احکام مدنی
در آگهی فروش مال منقول نکات ذیل تصریح میشود:
۱ – نوع و مشخصات اموال توقیفشده.
۲ – روز و ساعت و محل فروش.
۳ – قیمتی که مزایده از آن شروع میشود.
ماده 125 قانون اجرای احکام مدنی
فروش با حضور دادورز (مامور اجرا) و نماینده دادسرا بهعمل میآید و صورتمجلس فروش به امضاء آنها میرسد.
ماده 126 قانون اجرای احکام مدنی
هرکس میتواند در مدت پنج روز قبل از روزی که برای فروش معین شده است اموالی را که آگهی شده ملاحظه نماید.
ماده 127 قانون اجرای احکام مدنی
محکومله میتواند مثل سایرین در خرید شرکت نماید ولی ارزیابان و دادورزها (مامورین اجرا) و سایر اشخاصی که مباشر امر فروشهستند همچنین اقرباء نسبی و سببی آنان تا درجه سوم نمیتوانند در خرید شرکت کنند.
ماده 128 قانون اجرای احکام مدنی
مزایده از قیمتی که بهترتیب مقرر در مواد ۷۳ تا ۷۵ معین شده شروع میشود و مال متعلق به کسی است که بالاترین قیمت را قبول کردهاست.
ماده 129 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) میتواند پرداخت بهای اموال را به وعده قرار دهد. در اینصورت برنده مزایده باید ده درصد بها را فیالمجلس بهعنوان سپرده بهقسمت اجرا تسلیم نماید .حداکثر مهلت مزبور از یکماه تجاوز نخواهدکرد و درصورتیکه برنده مزایده در موعد مقرر بقیه بهای اموال را نپردازد سپرده او پس از کسر هزینه مزایده بنفع دولت ضبط و مزایده تجدیدمیگردد.
ماده 130 قانون اجرای احکام مدنی
صاحب مال میتواند تقاضا کند که بعضی از اموال او را مقدم یا مؤخر بفروشند و یا اینکه خود او بالاترین قیمت پیشنهادی را نقداً پرداخت و از فروش آن جلوگیری نماید.
ماده 131 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه مالی که مزایده از آن شروع میشود خریدار نداشته باشد محکومله میتواند مال دیگری از محکومعلیه معرفی و تقاضای توقیف و مزایده آن را بنماید یا معادل طلب خود از اموال مورد مزایده بقیمتی که ارزیابی شده قبول کند یا تقاضای تجدید مزایده مال توقیف شده را بنماید ودر صورت اخیر مال مورد مزایده به هر میزانی که خریدار پیدا کند به فروش خواهد رفت و هزینه آگهی مجدد به عهده محکومله میباشد. و هرگاه طلبکاران متعدد باشند رأی اکثریت آنها از حیث مبلغ طلب برای تجدید آگهی مزایده مناط اعتبار است.
ماده 132 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه در دفعه دوم هم خریداری نباشد و محکومله نیز مال مورد مزایده را به قیمتی که ارزیابی شده قبول ننماید آن مال به محکومعلیه مسترد خواهد شد.
ماده 133 قانون اجرای احکام مدنی
تاریخ فروش و خصوصیات مال مورد فروش و بالاترین قیمتی که پیشنهاد شده و اسم و مشخصات خریدار در صورتمجلس نوشتهشده و بامضاء خریدار میرسد.
ماده 135 قانون اجرای احکام مدنی
اگر فروش قسمتی از اموال توقیف شده برای پرداخت محکومبه و هزینههای اجرایی کافی باشد بقیه اموال فروخته نمیشود و به صاحب آن مسترد میگردد.
ماده 136 قانون اجرای احکام مدنی
در موارد زیر فروش از درجه اعتبار ساقط و مزایده تجدید میشود:
۱ – هرگاه فروش در غیر روز و ساعت معین یا در غیر محلی که بهموجب آگهی تعیین گردیده بهعمل آید.
۲ – هرگاه کسی را بدون جهت قانونی مانع از خرید شوند و یا بالاترین قیمتی را که خواسته است رد نماید.
۳ – درصورتیکه مزایده بدون حضور نماینده دادسرا باشد.
۴ – درصورتیکه خریدار طبق ماده ۱۲۷ ممنوع از خرید بوده باشد.
شکایت راجع به تخلف از مقررات مزایده در موارد مذکور ظرف یک هفته از تاریخ فروش به دادگاه داده میشود و قبل از انقضای مهلت مذکور یا قبل ازاتخاذ تصمیم دادگاه (در صورت وصول شکایت) مال بخریدار تسلیم نخواهد شد.
ماده 137 قانون اجرای احکام مدنی
بهترتیب فروش اموال غیر منقول باستثنای مواردیکه در این بحث معین گردیده مانند فروش اموال منقول است.
ماده 138 قانون اجرای احکام مدنی
در آگهی فروش باید نکات ذیل تصریح شود:
۱ – نام و نام خانوادگی صاحب ملک.
۲ – محل وقوع ملک و توصیف اجمالی آن و تعیین اینکه ملک محل سکونت یا کسب و پیشه یا تجارت یا زراعت و غیره است.
۳ – تعیین اینکه ملک ثبت شده است یا نه.
۴ – تعیین اینکه ملک در اجاره است یا نه و اگر در اجاره است مدت و میزان اجاره.
۵ – تصریح به اینکه ملک مشاع است یا مفروز و چه مقدار از آن فروخته میشود.
۶ – تعیین حقوقی که اشخاص نسبت به آن ملک تحت هر عنوان دارند.
۷ – قیمتی که مزایده از آن شروع میشود.
۸ – ساعت و روز و محل مزایده.
ماده 139 قانون اجرای احکام مدنی
آگهی فروش بهترتیب مقرر در مبحث قبل منتشر خواهد شد. آگهی مزبور در محل ملک نیز الصاق میگردد.
ماده 140 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه ملک مشاع باشد فقط سهم محکومعلیه بفروش میرسد مگر اینکه سایر شرکاء فروش تمام ملک را بخواهند در اینصورت طلب محکومله و هزینههای اجرایی از حصه محکومعلیه پرداخت میشود.
ماده 141 قانون اجرای احکام مدنی
پس از انجام مزایده صورتمجلس تنظیم و در آن نام و نام خانوادگی مالک و خریدار و خصوصیات ملک و قیمتی که به فروش رسیده نوشته میشود و به ضمیمه پرونده اجرایی به دادگاهی که قسمت اجرای آن دادگاه اقدام به فروش کرده است تسلیم میگردد.
ماده 142 قانون اجرای احکام مدنی
شکایت راجع به تنظیم صورت ملک و ارزیابی آن و تخلف از مقررات مزایده و سایر اقدامات دادورز ( مامور اجرا) ظرف یک هفته ازتاریخ وقوع به دادگاهی که دادورز (مامور اجرا) در آنجا ماموریت دارد داده میشود دادگاه در وقت فوقالعاده به موضوع شکایت رسیدگی و درصورتیکه شکایت را وارد و مؤثر دانست اقدامی را که بر خلاف مقررات شده است ابطال و دستور مقتضی صادر خواهد نمود. قبل از این که دادگاه در موضوع شکایت اظهار نظر نماید سند انتقال داده نمیشود.
ماده 143 قانون اجرای احکام مدنی
دادگاه در صورت احراز صحت جریان مزایده دستور صدور سند انتقال را به نام خریدار میدهد و این دستور قطعی است.
ماده 144 قانون اجرای احکام مدنی
در مواردیکه ملک خریدار نداشته و محکومله آن را در مقابل طلب خود قبول نماید مالک ظرف دو ماه از تاریخ انجام مزایده میتواندکلیه بدهی و خسارات و هزینههای اجرایی را پرداخته و مانع انتقال ملک به محکومله شود. دادگاه بعد از انقضای مهلت مزبور دستور انتقال تمام یا قسمتی از ملک را که معادل طلب محکومله باشد خواهد داد.
ماده 145 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه مالک حاضر به امضاء سند انتقال به نام خریدار نشود نماینده دادگاه سند انتقال را در دفترخانه اسناد رسمی بنام خریدار امضاء مینماید.
ماده 146 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه نسبت به مال منقول یا غیر منقول یا وجه نقد توقیف شده شخص ثالث اظهار حقی نماید اگر ادعای مزبور مستند به حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مقدم بر تاریخ توقیف است. توقیف رفع میشود در غیر اینصورت عملیات اجرایی تعقیب میگردد و مدعی حق برایجلوگیری از عملیات اجرایی و اثبات ادعای خود میتواند به دادگاه شکایت کند.
ماده 147 قانون اجرای احکام مدنی
شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آئین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی میشود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ میشود و دادگاه به دلائل شخص ثالث و طرفین دعوی به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی میکند و درصورتیکهدلائل شکایت را قوی یافت قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر مینماید.
در اینصورت اگر مال مورد اعتراض منقولباشد دادگاه میتواند با اخذ تأمین مقتضی دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز بهترتیب فوق رسیدگی خواهد شد.
تبصره – محکومله میتواند مال دیگری را از اموال محکومعلیه به جای مال مورد اعتراض معرفی نماید. در اینصورت آن مال توقیف و از مال مورد اعتراض رفع توقیف میشود و رسیدگی به شکایت شخص ثالث نیز موقوف میگردد.
ماده 148 قانون اجرای احکام مدنی
در هر مورد که اجراییههای متعدد به قسمت اجراء رسیده باشد، دادورز (مامور اجرا) باید حق تقدم هر یک از محکوملهم را بهترتیب زیر رعایت نماید:
۱ – اگر مال منقول یا غیر منقول محکومعلیه نزد محکومله رهن یا وثیقه یا مورد معامله شرطی و امثال آن یا در توقیف تأمینی یا اجرایی باشد محکومله نسبت به مال مزبور به میزان محکومبه بر سایر محکوملهم حق تقدم خواهد داشت.
۲ – خدمه خانه و کارگر و مستخدم محل کار محکومعلیه نسبت به حقوق و دستمزد شش ماه خود.
۳ – نفقه زن و هزینه نگهداری اولاد صغیر محکومعلیه برای مدت شش ماه و مهریه تا میزان دویست هزار یال.
۴ – بستانکاران طبقات مذکور در بندهای دوم و سوم نسبت به بقیه طلب خود و سایر بستانکاران.
ماده 149 قانون اجرای احکام مدنی
پس از اینکه بستانکاران بهترتیب هر طبقه طلب خود را از اموال محکومعلیه وصول نمودند اگر چیزی زائد از طلب آنها بقای بماند به طبقه بعدی داده میشود و در هر یک از طبقات دوم تا چهارم اگر بستانکاران متعدد باشند مال محکومعلیه به نسبت طلب بین آنها تقسیم میگردد.
ماده 150 قانون اجرای احکام مدنی
وجوهی که در نتیجه فروش مال توقیف شده یا به طریق دیگر از محکومعلیه وصول میشود به میزان محکومبه و هزینههای اجرایی بمحکومله داده خواهد شد و اگر زائد باشد بقیه به محکومعلیه مسترد میشود.
ماده 151 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه وجوه حاصل کمتر از میزان محکومبه و هزینههای اجرایی باشد به درخواست محکومله برای وصول بقیه طلب او ازسایر اموال محکومعلیه توقیف میشود.
ماده 152 قانون اجرای احکام مدنی
در مقابل وجهی که بمحکومله داده میشود دو نسخه رسید اخذ میگردد یک نسخه از آن به محکومعلیه تسلیم و نسخه دیگر درپرونده اجرایی بایگانی میگردد.
ماده 153 قانون اجرای احکام مدنی
در موردیکه محکومله بیش از یک نفر باشد و دارائی دیگری برای محکومعلیه غیر از مال توقیف شده معلوم نشود و هیچیک ازطلبکاران بر دیگری حق تقدم نداشته باشند از وجه وصول شده معادل هزینه اجرایی به کسی که آن را پرداخته است داده میشود و بقیه بین طلبکارانیکه تا آن تاریخ اجراییه صادر و درخواست استیفاء طلب خود را نمودهاند به نسبت طلبی که دارند با رعایت مواد ۱۵۴ و ۱۵۵ تقسیم میشود.
ماده 154 قانون اجرای احکام مدنی
تقسیمنامه را دادورز (مامور اجرا) تنظیم و به طلبکاران اخطار مینماید تا از میزان سهم خود مطلع گردند.
ماده 155 قانون اجرای احکام مدنی
هر یک از طلبکاران که شکایتی از ترتیب تقسیم داشته باشد میتواند ظرف یک هفته از تاریخ اخطار دادورز (مامور اجرا) راجع بهترتیب تقسیم به دادگاه مراجعه کند. دادگاه در جلسه اداری بشکایت رسیدگی و تصمیم قطعی اتخاذ مینماید در اینصورت تقسیم پس از تعیین تکلیف شکایت در دادگاه به عمل میآید.
ماده 156 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه به طلبکاری زائد از سهم او داده شده باشد مقدار زائد بنحویکه در ماده ۳۹ مقرر گردیده مسترد میشود.
ماده 157 قانون اجرای احکام مدنی
خسارت تأخیر تأدیه درصورتیکه حکم دادگاه تا تاریخ وصول مقرر شده باشد تا زمان تنظیم تقسیمنامه جزء طلب محکومله محسوب خواهد شد.
ماده 158 قانون اجرای احکام مدنی
هزینههای اجرایی عبارت است از:
۱ – پنج درصد مبلغ محکومبه بابت حق اجرای حکم که بعد از اجراء وصول میشود. در دعاوی مالی که خواسته وجه نقد نیست حق اجراء به مأخذ بهای خواسته که در دادخواست تعیین و مورد حکم قرار گرفته حساب میشود مگر اینکه دادگاه قیمت دیگری برای خواسته معین نموده باشد.
۲ – هزینههائی که برای اجرای حکم ضرورت داشته باشد مانند حقالزحمه خبره و کارشناس و ارزیاب و حق حفاظت اموال و نظائر آن.
ماده 159 قانون اجرای احکام مدنی
در تخلیه مورد اجاره غیر منقول صدی ده اجاره بهای سه ماه و در سایر مواردی که قانوناً تعیین بهای خواسته لازم نیست از هزار ریال تا پنج هزار ریال به تشخیص دادگاه بابت حق اجراء دریافت میشود.
ماده 160 قانون اجرای احکام مدنی
پرداخت حق اجراء پس از انقضای ده روز از تاریخ ابلاغ اجراییه بر عهده محکومعلیه است ولی درصورتیکه طرفین سازش کنند یا بینخود بهترتیبی برای اجرای حکم بدهند نصف حق اجراء دریافت خواهد شد. و درصورتیکه محکومبه بیست هزار ریال یا کمتر باشد حق اجراء تعلقنخواهد گرفت.
ماده 161 قانون اجرای احکام مدنی
اگر محکومبه وجه نقد باشد حق اجراء هم ضمن آن وصول میگردد و هرگاه محکومله بعد از شروع اقدامات اجرایی رأساً محکومبه را وصول نموده باشد و محکومعلیه حاضر بپرداخت حق اجراء نشود حق مزبور از اموال محکومعلیه طبق مقررات اجرای احکام وصول میگردد. در اینصورت هزینههائی که برای توقیف و فروش اموال محکومعلیه لازم باشد از صندوق دادگستری پرداخت شده و پس از وصول آن به صندوقمسترد میگردد.
ماده 162 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) باید حق اجراء را بلافاصله پس از وصول در قبال اخذ دو نسخه رسید بصندوق دادگستری پرداخت کند و یک نسخه از رسید مزبور را به محکومعلیه تسلیم و نسخه دیگری را پیوست پرونده اجرایی نماید.
ماده 163 قانون اجرای احکام مدنی
دادورز (مامور اجرا) باید جریمه نقدی مقرر در حکم قطعی را نیز بهترتیب مذکور در این قانون وصول نماید.
ماده 164 قانون اجرای احکام مدنی
اجرای موقت حکم حق اجراء ندارد ولی اگر اجرای موقت به اجرای قطعی حکم منتهی شود حق اجراء وصول میگردد.
ماده 165 قانون اجرای احکام مدنی
راجع باحکامی که قبل از خاتمه رسیدگی فرجامی نسبت به آنها اجراییه صادر گردیده حق اجراء پس از وصول در صندوق دادگستری میماند تا در صورت نقض حکم به محکومعلیه مسترد گردد.
ماده 166 قانون اجرای احکام مدنی
پنجاه درصد از حق اجراء طبق آئیننامه وزارت دادگستری به مصرف تهیه و بهبود وسائل لازم برای تسریع اجرای احکام و پاداشمتصدیان اجراء میرسد و بقیه به حساب درآمد اختصاصی وزارت دادگستری منظور میگردد.
ماده 167 قانون اجرای احکام مدنی
مقررات این قانون شامل اجراییههائی نیز خواهد بود که قبل از این قانون صادر گردیده و در جریان اجراء میباشند لیکن آن مقدار ازاقدامات اجرایی که مطابق قانون سابق بهعمل آمده معتبر است.
ماده 168 قانون اجرای احکام مدنی
هرگاه از تاریخ صدور اجراییه بیش از پنج سال گذشته و محکومله عملیات اجرایی را تعقیب نکرده باشد اجراییه بلااثر تلقی میشود ودر این مورد اگر حق اجراء وصول نشده باشد دیگر قابل وصول نخواهد بود.
محکومله میتواند مجدداً از دادگاه تقاضای صدور اجراییه نماید ولی درمورد اجرای هر حکم فقط یک بار حق اجراء دریافت میشود.
ماده 169 قانون اجرای احکام مدنی
احکام مدنی صادر از دادگاههای خارجی درصورتیکه واجد شرایط زیر باشد در ایران قابل اجراء است مگر اینکه در قانون بهترتیب دیگری مقرر شده باشد:
۱ – حکم از کشوری صادر شده باشد که بهموجب قوانین خود یا عهود یا قراردادها احکام صادر از دادگاههای ایران در آن کشور قابل اجراء باشد یادر مورد اجرای احکام معامله متقابل نماید.
۲ – مفاد حکم مخالف با قوانین مربوط بنظم عمومی یا اخلاق حسنه نباشد.
۳ – اجرای حکم مخالف با عهود بینالمللی که دولت ایران آن را امضاء کرده یا مخالف قوانین مخصوص نباشد.
۴ – حکم در کشوری که صادر شده قطعی و لازمالاجراء بوده و بعلت قانونی از اعتبار نیفتاده باشد.
۵ – از دادگاههای ایران حکمی مخالف دادگاه خارجی صادر نشده باشد.
۶ – رسیدگی به موضوع دعوی مطابق قوانین ایران اختصاص به دادگاههای ایران نداشته باشد.
۷ – حکم راجع به اموال غیر منقول واقع در ایران و حقوق متعلق به آن نباشد.
۸ – دستور اجرای حکم از مقامات صلاحیتدار کشور صادرکننده حکم صادر شده باشد.
ماده 170 قانون اجرای احکام مدنی
مرجع تقاضای اجرای حکم دادگاه شهرستان محل اقامت یا محل سکونت محکومعلیه است و اگر محل اقامت یا محل سکونت محکومعلیه در ایران معلوم نباشد دادگاه شهرستان تهران است.
ماده 171 قانون اجرای احکام مدنی
درصورتیکه در معاهدات و قراردادهای بین دولت ایران و کشور صادرکننده حکم بهترتیب و شرایطی برای اجرای حکم مقرر شده باشدهمان بهترتیب و شرائط متبع خواهد بود.
ماده 172 قانون اجرای احکام مدنی
اجرای حکم باید کتباً تقاضا شود و در تقاضانامه مزبور نام محکومله و محکومعلیه و مشخصات دیگر آنها قید گردد.
ماده 173 قانون اجرای احکام مدنی
بتقاضانامه اجرای حکم باید مدارک زیر پیوست شود:
۱ – نسخهای از رونوشت حکم دادگاه خارجی که صحت مطابقت آن با اصل بهوسیله مامور سیاسی یا کنسولی کشور صادرکننده حکم گواهیشده باشد با ترجمه رسمی گواهی شده آن به زبان فارسی.
۲ – رونوشت دستور اجرای حکمی که از طرف مرجع صلاحیتدار مربوط صادر شده با ترجمه گواهی شده آن.
۳ – گواهی نماینده سیاسی یا کنسولی ایران در کشوری که حکم از آنجا صادر شده یا نماینده سیاسی یا کنسولی کشور صادرکننده حکم در ایرآن راجع به صدور و دستور اجرای حکم از مقامات صلاحیتدار.
۴ – گواهی امضاء نماینده سیاسی یا کنسولی کشور خارجی مقیم ایران از طرف وزارت امور خارجه.
ماده 174 قانون اجرای احکام مدنی
مدیر دفتر دادگاه عین تقاضا و پیوستهای آن را به دادگاه میفرستد و دادگاه در جلسه اداری فوقالعاده با بررسی تقاضا و مدارک ضمیمهآن قرار قبول تقاضا و لازمالاجراء بودن حکم را صادر و دستور اجراء میدهد و یا با ذکر علل و جهات رد تقاضا را اعلام مینماید.
ماده 175 قانون اجرای احکام مدنی
قرار رد تقاضا باید به متقاضی ابلاغ شود و نامبرده میتواند ظرف ده روز از آن پژوهش بخواهد.
ماده 176 قانون اجرای احکام مدنی
دادگاه مرجع پژوهش در جلسه اداری فوقالعاده بموضوع رسیدگی و در صورت وارد بودن شکایت با فسخ رأی پژوهشخواسته امر بهاجرای حکم صادر مینماید و در غیر اینصورت آن را تأیید میکند. رأی دادگاه قابل فرجام نخواهد بود.
ماده 177 قانون اجرای احکام مدنی
اسناد تنظیمشده لازمالاجراء در کشورهای خارجی به همان ترتیب و شرایطی که برای اجرای احکام دادگاههای خارجی در ایران مقررگردیده قابل اجراء میباشد و بهعلاوه نماینده سیاسی یا کنسولی ایران در کشوری که سند در آنجا تنظیم شده باشد باید موافقت تنظیم سند را با قوانین محل گواهی نماید.
ماده 178 قانون اجرای احکام مدنی
احکام و اسناد خارجی طبق مقررات اجرای احکام مدنی به مرحله اجراء گذارده میشود.
ماده 179 قانون اجرای احکام مدنی
ترتیب رسیدگی به اختلافات ناشی از اجرای احکام و اسناد خارجی و اشکالاتی که در جریان اجراء پیش میآید همچنین ترتیب توقیف عملیات اجرایی و ابطال اجراییه به نحوی است که در قوانین ایران مقرر است. مرجع رسیدگی دادگاههای مذکور در ماده ۱۷۰ میباشد.
ماده 180 قانون اجرای احکام مدنی
موارد مندرج در باب ششم قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب ۱۳۲۹ قمری و مواد راجع بهاجرای احکام در قانون تسریع محاکمات و سایر قوانینی که مخالف این قانون باشد ملغی است.
قانون فوق مشتمل بر یکصد و هشتاد ماده و هشت تبصره پس از تصویب مجلس سنا در جلسه روز دوشنبه ۲۵۳۵.۱۱.۴، در جلسه روز یکشنبه اول آبان ماه دو هزار و پانصد و سی و شش شاهنشاهی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی